کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
 
قالب وبلاگ

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند


برچسب‌ها:
[ دو شنبه 28 بهمن 1392برچسب:, ] [ 21:21 ] [ amir ] [ ]

این قصه همیشه قهرمان داشت، نداشت؟

مداح و گدا و روضه خوان داشت، نداشت؟

ایـن قـدر نگـو کربُ و بلا آب نداشـت

ای شیخ!برای تو که نان داشت،نداشت؟!


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:, ] [ 10:58 ] [ amir ] [ ]

من اگر نقاش بودم کربلا را می کشیدم

یک بیابان لاله سرخ نینوا را می کشیدم

دشتی از گلهای پرپر ، نقشی از حلقوم و خنجر

نقشی از عباس حیدر

اشکی از طفلان زینب ، منظر نور و هدایت

کربلا را می کشیدم


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:, ] [ 10:57 ] [ amir ] [ ]

آموخته ایم از تو وفاداری را  خون تو نوشت معنی یاری را  ای کاش که آب کربلا می آموخت  آن روز زچشمت آبرو داری را ...


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:, ] [ 10:53 ] [ amir ] [ ]

روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!
نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!
این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار،
پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه!
باغبانی ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا،
به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه!
شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،
دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه!
جان من برخیِ " آن مرد " که در شط فرات،
تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه!
هر طرف می نگری نامِ حسین است و حسین،
ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه!


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 15 بهمن 1392برچسب:, ] [ 9:48 ] [ amir ] [ ]

  ایمان و وفا سایۀ بالای تو بود

ایثار علی ، نقش به سیمای تو بود

گر لب نزدی به آب دریا ، عباس

دریای ادب میان لبهای تو بود

ای اهل حرم میرو علمدار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد
سقای حسین سید وسالار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد

…. تاسوعاست

در مدرسه ی کربلا ، کودکان به چشم خود دیدند که بابا دو بخــــش است:

بخشی در صحـــــرا ، بخشـــی بر بالایٍ نیــــزه …

اما اینکـــه عمــــو چند بخش است را فقـط بــابـــا می دانــد …

برادر با برادر دست می‌داد
برای بار آخر دست می‌داد
چه احساس قشنگی ظهر آن روز
به عباس دلاور دست می‌داد


فرات از کام خشکت شرمناک است
ز داغت آتشی در جان خاک است
به یاد دست های با وفایت
گریبان دوبیتی چاک چاک است


نام تو که عشق ناب دارد عباس (ع)
خاصیت آفتاب دارد عباس (ع)
ماتشنه یک جرعه سخاوت هستیم
مشک تو هنوز آب دارد عباس(ع)

لقبش سقاست ، حرمش دریاست

حرم عباس ، حرم زهراست

ابالفضل با وفا ، علمدار لشگرم

مه هاشمی نسب ، امیر دلاورم

این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند می‌گویند:‏ نیامد نیامد …

ای اهل حرم میر و علم‌دار نیامد‎ …

عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی

عباس آوای غزل خوانی مهدی

درک محرم کرده ای دانی چه گویم

عباس یعنی اوج مهمانی مهدی

کربلا لبریز عطر یاس شد

نوبت جانبازی عباس شد

یا ابوالفضل العباس علیه السلام :

آموخته ایم از تو وفاداری را

خون تو نوشت معنی یاری را

ای کاش که آب کربلا می آموخت

آن روز زچشمت آبرو داری را …

دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله

چون زمین هم می کند با نام زینب هلهله

دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود

صحنه جنگیدن عباس اکران می شود

ایمان و وفا سایه ی بالای تو بود

ایثار علی (ع) نقش به سیمای تو بود

گر لب نزدی به اب دریا عباس(ع)

دریای ادب میان لب های تو بود

عباس لوای هفت افراشته است

وین راز به خون خویش بنگاشته است

او پرچم انقلاب عاشورا را

با دست بریده اش بپا داشته است

با خدا عباس وقتی دست داد

هر دو دست خویش را از دست داد

آهای عطر گل یاس آهای خدای احساس

تموم زندگیم فدای یک نگاه عباس

دلم مست و لبم مست و سرم مست

بخون ای دل که صبرم رفته از دست

بخون ای دل محرم اومد از راه

بخون اجر تو با عباس بی دست

دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است

قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است

سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب

نام زیبای اباصالح و عباس یکی است

دریا تمام سوز لبش را به آب داد

صحرا به تشنگان قدح آفتاب داد

مردی سوار اسب بهب دیا سلام کرد

باران نیزه بود که او ار جواب داد

همچو باران که شبی شعله به دریا زده است

لشکر دشمن از اندام جا زده است

جانم فدای نام زیبایت ابوالفضل

قربان زخم چشم بینایت ابولفضل

گر من به چای علقمه بودم زِ حسرت

هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل

تاسوعا روز قمر بنی هاشم تسلیت باد

نام علمدار سپه آید به گوشم

انگار من عمری به او حلقه به گوشم

جانم بلرزد هر می گوید ابوالفضل

سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم

ایام سوگواری تسلیت باد

نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو

عشق دیریست که در پیچ و خم عباس است

هر چه داریم همه از کرَم عباس است

خلقت جنت حق لطف کرم عباس است

یا ابوالفضل

آموخته ایم از تو وفاداری را

خون تو نوشت معنی یاری را

ای کاش که آب کربلا می آموخت

آن روز زچشمت آبرو داری را

به یکتایی قسم یکتا است عباس

امیر کشور دل ها است عباس

اگر چه زاده ام البنین است

و لیکن مادرش زهرا است عباس

یادم ز وفای اشجع الناس اید

وز چشم ترم سوده ی الماس اید

اید به جهان اگر اگر حسین دگری

هیهات  برادری   چو  عباس   اید

ای قدوقامت تو معنی قدقامت من

ایکه الهام عبادت ز وجودت گیرم

کربلا کعبه عشق است منم دراحرام

شد دراین قبله عشاق دوتاتقسیرم

دست من خورد به ابی که نصیب تو نشد

چشم من دید دراین اب روان تصویرم

باید این دیده ودست ها بدهم قربانی

تا که تکمیل شود حج من وتقدیرم

در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند

در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند

هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین

ثبت نامش را فقط عباس امضاء می کند


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, ] [ 15:11 ] [ amir ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شبهه ای مفصل در حادثه کربلا و آدرس amirrezarafiei.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
شهريور 1393
تير 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آبان 1392 مهر 1392
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 133
بازدید ماه : 188
بازدید کل : 34030
تعداد مطالب : 90
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ext/css">//Ashoora.ir|Moharam Begins
روزشمار محرم عاشورا
زیارت عاشورا

فال حافظ

کد حرکت متن دنبال موس