نفس بکش یواش یواش فکر منو خیمه نباش

یه بار دیگه بگو داداش عباس داداش

عباس داداش

پشت و پناه لشگرم بی تو شکسته کمرم

ببین چی اومد به سرم عباس داداش

عباس داداش

دستی نداری به تنت دریای خون بدنت

پاره شده پیراهنت عباس داداش

عباس داداش

افتاده رو خاک علمت خون زده جای قدمت

فدای قامت خمت عباس داداش

قربون زخم تو صدات کاسه ی خون تو چشات

برادرت بشه فدات عباس داداش

کاش وقتی خدا در حشر بگوید چه داشتی ؟
سر برکند حسین و بگوید : حساب شد …

.
فرقی نمی کند در کجای قرن چندم ایستاده باشم !
مهم این است که من همچنان رعیتم و تو اربابی یا حسین …
.

یاد آور لحظه های دردند عمو
شبهای اسیری ام، چه سردند عمو
دیشب سر نی، فقط سرت را دیدم
آغوش تو را چه کار کردند عمو؟

ابروی ترک خورده عباس خدایا!
شق القمر از لشکر ابلیس بعید است!

راست گفته اند عالم از چهار عنصر تشکیل شده :
آب ، آتش ، خاک ، هوا …
آبی که از تو دریغ کردند
آتشی که در خیمه گاهت افتاد
خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها
و هوایی که عمری ست افتاده در دل ها
ترکیب این چهار عنصر می شود کـــــــــــــــربلا